فیلم، براساس فیلمنامهای از خود کارگردان ساخته شده و هماکنون در مرحله تدوین قرار دارد. کار تدوین «برف روی شیروانی داغ» را حسین غضنفری به عهده دارد.
این فیلم که توسط حسن کریمی و در شهر تهران فیلمبرداری شده، قصه جمع شدن گروهی از جوانان هم سن و سال را در یک خانه قدیمی روایت میکند آنچه این افراد را به یکدیگر وصل میکند، رابطه آنها با استادشان است. مرگ استاد که یک شاعر مشهور است، باعث میشود شاگردان وی به مراسم تدفین او بیایند. اما مرگ نویسنده با رمز و رازی همراه است که شاگردان او تلاش میکنند آن را بگشایند. این، خط اصلی قصه فیلم را تشکیل میدهد.
شهاب حسینی، آنا نعمتی، کورش تهامی، خاطره اسدی، امیرحسین آرمان، فرخ نعمتی و هنگامه قاضیانی بازیگران فیلم هستند. کریمی، کار حرفهای سینما را با نوشتن فیلمنامه شروع کرد. 14 فیلمنامه او قبل از این تبدیل به فیلم سینمایی شدهاند. وی اولین فیلم خود «غیرمنتظره» را سه سال پیش ساخت. دومین کار سینمایی او، «امشب، شب مهتابه» سال قبل روی پرده سینماها بود.
این فیلمساز درباره ساخته جدید خود به «دوچرخه» میگوید: «طرح قصه این فیلم را چند سال قبل نوشته بودم. در طول این چند سال فرصت نشد که به سراغ آن بروم تا اواسط سال گذشته ، که متناسب با تغییر شرایط، کمی آن را اصلاح کردم. احساسم این بود که میتوان از این قصه یک فیلم اجتماعی خوب در آورد. دو فیلم قبلی که ساختهام حال و هوایی روانشناختی داشتند و خیلی بر روی شخصیت و پیچیدگیهای درونی آدمها متمرکز بودند. در آنها شخصیتهای اصلی در یک موقعیت خاص قرار میگرفتند و آنها را در برابر یک اتفاق یا علامت سؤال ناگهانی میگذاشتم، اما در فیلم جدید در کنار شخصیتپردازی، وجه اجتماعی قصه برایم اهمیت ویژهای داشته است.»
«برف روی شیروانی داغ» در کنار وجه اجتماعی مورد نظر کریمی، فیلمی پرشخصیت است که هر یک دارای دیدگاه و پس زمینه متفاوتی هستند.
این فیلمساز در این باره چنین توضیح میدهد: «بله، در این فیلم برخلاف کارهای قبلیام، تماشاچی با تعداد زیادی آدم سروکار دارد. در واقع داستان با این آدمها جلو میرود. هر یک از این افراد رابطهای خاص با شاعر داشتهاند و حالا با توجه به اثری که از او بهجا مانده، تلاش دارند از این اثر راز گشایی کنند و اینکار معمای مرگ شاعر را حل میکند. در همین حال، تلاش این افراد در طول قصه، باعث رمزگشایی از شخصیت خود آنها نیز میشود.
کریمی تأکید میکند که وجود رمز و راز در قصه، آن را به سمت یک کار پلیسی و ماجراجویانه نمیبرد. به گفته او: «در قصه فیلم عنصر تعلیق که خاص کارهای پلیسی است وجود دارد و از این جنبه هم میتوان به فیلم نگاه کرد. اما این مسئله فقط نوعی رنگآمیزی برای لحن روایتی فیلم است و شکل و قالب اصلی کار، همان بعد اجتماعی است. نام فیلم هم ارتباط کاملی با قصه فیلم دارد و آن هم به نوعی نیاز به رازگشایی دارد. زمانی که تماشاچی قصه را دنبال میکند، میتواند حدس بزند این نام استعارهای از چیست.»